پنج نکته برای ایجاد نظم در راستای رسیدن به اهداف
وقت نداری مقاله رو بخونی؟ پلی کن و مقاله رو گوش کن.
همه ما دوست داریم که توی کارمون نظم و ترتیب بیشتری داشته باشیم. افراد موفق، منظم بودن رو مثل یه فرآیند مداوم میبینن و همیشه سعی میکنن توی کارشون وجود داشته باشه. اگر شما هم میخواین پیشرفت کنید و به اهدافتون برسین، باید نظم رو در زندگی روزانهتون ایجاد کنید.
در این مقاله ۵ نکته که بهتون کمک میکنه نظم مورد نیاز برای رسیدن به اهدافتون رو در زندگیتون ایجاد کنید صحبت میکنیم.
نکته اول: اولویتهای خودتون رو مشخص کنید
زمانی که میخواین نظم رو توی زندگی خودتون گسترش بدین ، اولین کاری که لازمه انجام بدین، اینه که اولویتهای اصلی خودتون رو شناسایی و تعیین کنید. از خودتون بپرسین مهمترین چیز برای کسب و کار یا زندگی شما چیه.
همین طور که به سمت اهداف خودتون حرکت میکنید، باید مهمترین جنبههای زندگی شما براتون مشخصتر بشه. منظورم اینه که آرزوها و تمایلات یه چیزه (که همه ما برای خودمون داریم) و اولویت واقعی زندگی (با توجه به تمام شرایط) یه چیز دیگهاس. بعد از اینکه این اولویتها رو برای خودتون مشخص کردین، باید ببینین کدوم یکی از اونا براتون ارزش بیشتری داره که اول روی اون تمرکز کنید.
بهتره با عجله و براساس ذهنیات قبلی خودتون تصمیم نگیرین. یه مقدار وقت بیشتری برای فکر کردن در این مورد بزارین و سعی کنید از تمام جوانب به مواردی که تو ذهنتون دارین نگاه کنین. به این ترتیب شناسایی اولویتهای واقعی زندگیتون دقیقتر انجام میشه و در واقع این تنها راهیه که به شما امکان میده از برنامههاتون عقب نیافتید و به سمت اهدافتون حرکت کنید.
تمرکز و شناسایی اولویتهای واقعی، باعث میشه که برای هر هدف یه دلیل محکم داشته باشین. همین باعث میشه که انگیزه بیشتری هم پیدا کنید و توی وضعیتی که هستین، همه چی تحت کنترلتون باشه.
نکته دوم: یاد بگیرید هر جا که لازم شد بتونید بگید نه
همه ما با این معضل مواجه هستیم. همیشه هم برای خودمون توجیه میکنیم که چارهای نداشتم، نمیتونستم که بگم نه!
این اشکال یه مواقعی توی کار هم پیش میاد. برای اینکه فرصتی رو از دست ندیم، نه نمیگیم. ولی خیلی مهمه که بدونیم که چه زمانی باید نه بگیم. اگه چیزی با اهداف کسب و کار یا زندگی شما سازگار نباشه، میتونه شما رو از مسیر رسیدن به هدفهاتون منحرف کنه.
وقتی شما اولویتهای واقعی خودتون رو تعیین کرده باشین و مسیر درستی رو برای انجام اونا انتخاب کرده باشین، براتون خیلی آسونتر میشه تا کارهایی رو که مورد علاقهتون نیست یا به پیشرفتتون کمکی نمیکنه رو قبول نکنین.
نه گفتنه بجا، یه نکته کاملاً ضروری برای ایجاد نظم برای رسیدن به هدفه.
نکته سوم: مراقب سلامتی خودتون باشید
در حالی که همه ما میدونیم سلامتی از هر چیزی واجبتره، اما خیلی از افراد، ارزش مراقبت از سلامتی رو توی ایجاد نظم و ترتیب، نادیده میگیرن. واضحه که اگه ما بر اثر سهلانگاری، سلامتی خودمون رو از دست بدیم، از تمام برنامهها و زمانبندیهای کارمون عقب میافتیم. اینطوری هم به خودمون لطمه میزنیم، هم به اطرافیان و مشتریامون.
سه تا چیز مهم رو هیچوقت نباید فراموش کنیم؛ خواب، تحرک و تغذیه مناسب. اگه کیفیت خواب شما مناسب نباشه، تحرک و تغذیه خوبی نداشته باشین، علاوه بر تمام مشکلات فیزولوژیکی که براتون پیش میاد، اراده و قدرت تصمیمگیری شما ضعیف میشه. نتیجه اینم مشخصه و نیازی به توضیح نداره که چه مشکلاتی برای کار و روال زندگیتون پیش میاد و تمام برنامههاتون بههم میریزه.
نکته چهارم: از دایره راحتی خودتون خارج بشید
اغلب کارشناسها توصیه میکنن که بهتره از دایره راحتی خودمون خارح بشیم؛ اما واقعاً اهمیت خارج شدن از این دایره چیه؟ آیا خروج از اون همیشه بهترین استراتژی ممکنه؟ شاید بهتر باشه اول یه کم در مورد این دایره توضیح بدیم.
در واقع دایره راحتی هر کسی، مجموعه کارها و رفتارهایی رو در برمیگیره که در زمان انجام اونها میزان اضطرابش در پایینترین سطح ممکن قرار میگیره. یعنی هر رفتار و فعالیتی که شما تمایل دارین انجام بدین، بهش عادت دارین و هیچ اضطراب و ترسی رو براتون ایجاد نمیکنه، توی این دایره قرار میگیره. هر چیزی که بتونه یه مقدار سطح اضطراب شما رو افزایش بده، خارج از مرزهای این دایره قرار میگیره و وارد دایرهای به نام دایره یادگیری میشه. درسته که اضطراب چیز خوشایندی نیست، اما مقدار کمی از اون برای پیشرفت توی کار و زندگی و افزایش کارآیی برای هر کسی لازم و مؤثره.
افزایش نسبی اضطراب باعث بهبود عملکرد میشه. حتی برای حیوانات هم این امر ثابت شدهاس. اگه سطح اضطراب بیش از حدی افزایش پیدا کنه، دیگه از دایره یادگیری خارج میشیم و وارد دایره ترس میشیم که میتونه کارآیی ما رو به صفر برسونه.
بخش عمده اضطراب ما ناشی از شک و تردیدمون در خصوص میزان سادگی یا پیچیدگی کارهاییه که باید انجام بدیم. کارهایی که ما رو از دایره راحتیمون بیرون میکنه.
همیشه ما در شرایطی که باهاشون آشنا هستیم، احساس امنیت بیشتری داریم و امتحان کردن چیزهای جدید، انرژی بیشتری از ما میگیره. پس وقتی که احساس خستگی و بیحالی داشته باشیم، بیشتر تمایل داریم که به عادتهای قدیمی و معمولمون بپردازیم و ریسکهای کمتری رو میپذیریم.
اما اگه نخوایم این ریسک رو قبول کنیم و همیشه توی دایره راحتی خودمون بمونیم، هیچ پیشرفت چشمگیری توی کار و زندگیمون حاصل نمیشه. باید سعی کنیم یه نقطه امن و مطلوب توی دایره یادگیری پیدا کنیم که هم به پیشرفتمون کمک میکنه و هم احساس موفقیت و لذت بیشتری برامون ایجاد میکنه. به همین دلیله که فعالیتهایی مثل کوهنوردی، علیرغم اینکه سطح اضطراب ما رو بالا میبره، هیجان مثبتی برامون ایجاد میکنه و احساس لذت میکنیم.
شما با خروج مکرر از دایره راحتی خودتون، علاوه بر اینکه به تقویت حافظهتون کمک میکنید، میتونید تعداد عادتها و کارهای مفید بیشتری رو به داخل این دایره بیارید و با انجام کارهای جدید، تجربه و یادگیری چیزهای بیشتر، روزبهروز توی زندگی خوتون پیشرفت کنید.
اگه احساس راحتی برای شما زیادی کم باشه یا برعکس، اگه زیادی احساس راحتی کنید، در هر دو صورت کارایی کمتری دارید. باید حتماً یه نقطه تعادل برای خودتون پیدا کنید، جایی که میزان اضطراب شما در سطح کنترل شدهای باشه و در کنار استفاده از اون برای ایجاد انگیزه، تواناییتون رو هم برای مدیریت امور از دست ندید. به این ترتیب همواره میتونید دایره راحتی خودتون رو وسعت بدید و همیشه حس موفقیت و پیشرفت توی زندگی داشته باشید.
بدیهیه که رسیدن به اهداف بزرگ کار سادهای نیست و تا وقتی که آماده ریسکهای منطقی نباشید، موفقیت چشمگیری براتون حاصل نمیشه.
نکته پنجم: خودتون رو عادت بدین که هر وقت لازم بود از نو شروع کنید
منظور از ایجاد نظم و ترتیب و کسب موفقیت، حرکت کردن روی یه خط مستقیم و همیشه رو به جلو نیست. روی این خط برای همه نقاط توقف و شروع متعددی وجود داره. نقاط شکستی وجود داره که گاهی باعث حرکت رو به عقب میشه. مسأله مهم اینه که برآیند حرکت شما رو به جلو باشه و هر جا که لازم بود بتونید از نو شروع کنید.
از تجربهای که توی شکستهای خودتون به دست میارید استفاده کنید و با ایجاد تغییرات جزئی توی موقعیت و اهدافتون، با اطمینان بیشتری رو به جلو حرکت کنید. اگه به جای تسلیم شدن، به عقب برگردین و با تدبیر و اعتماد به نفس بیشتر، مجدداً تلاش کنید، در واقع تونستید نظم و ترتیب لازم رو توی رفتار و فعالیتهای خودتون بهدست بیارید و به اهدافتون برسید.