یک موردی هست که همیشه برای من و اطرافیانم به‌عنوان یک فریلنسر صادق بود: آن هم این است که خیلی از کارفرماهای الان‌مان، از دوستان کارفرماهای قدیمی‌ترمان هستند!

بارها برای من و شما پیش آمده که از اطرافیان‌مان پرسیدیم که عکاس خوب می‌شناسند یا خیر؟ آیا کسی را می‌شناسند که ترجمه‌اش خوب باشد؟ توصیۀ دوستان‌مان برایمان مهم است و خیلی زود به همان فردی که معرفی‌اش می‌کنند، اعتماد می‌کنیم.

حالا چرا این را برای شما تعریف می‌کنم؟ چون این موضوع بر پایۀ یک اصل مهم استوار است که موضوع اصلی این مقاله‌ست! البته که در مورد بازاریابی دهان به دهان حرف نمی‌زنیم. کمی عمیق‌تر می‌شویم. با ما همراه باشید.

یک قدم طلایی برای تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق!

در دنیای فریلنسری، یک ماه مشتری‌ها مانند سیلی خروشان به سمت شما روان‌اند و ماهی دیگر مثل بیابان بی‌علفی هستید که کسی از آن گذر نمی‌کند!

چند هفته قبل از انتشار این مقاله، با 3تا از کارفرماهایم قطع همکاری کردم تا زمان بیشتری برای انجام پروژه‌های مهم‌تری داشته باشم.

کارهای مهم خودم را بر این اساس انتخاب کردم: یکی از آن‌ها برای رزومه‌‌ام خیلی خوب بود، ولی از لحاظ مالی چیز زیادی به من اضافه نمی‌کرد. دیگری پول بیشتری را برایم می‌آورد و رزومه‌ام را تکمیل می‌کرد.

اولین انتخابم، باعث شد من به مشتری‌های دیگرم معرفی شوم و هربار شناخته‌تر از قبلم شدم. از یک جایی به بعد دیگر مشکلی در پیدا کردن پروژه‌های جدید نداشتم.

شما هم می‌توانید یک سری عواملی که برایتان مهم است را مشخص کنید و کارهای مهم را به‌جای آن‌هایی که بی‌اهمیت‌ترند انجام دهید و نتیجه‌اش را ببینید.

اگر بر روی کیفیت سابقه‌تان در همکاری با کارفرماها تمرکز کنید، احتمالاً نتیجۀ خیلی بهتری از زمانی که فقط به کمیت پروژه‌هایتان اهمیت می‌دهید می‌گیرید.

مثلاً اگر ابتدای راه هستید و می‌خواهید رزومه بسازید تا کارهای بیشتری بگیرید، می‌توانید از طریق پلتفرم‌های فریلنسری اقدام کنید و صادقانه به کارفرماها بگویید که سابقه‌ای ندارید. در این صورت باید مبلغ کم‌تری نسبت به عرف آن پروژه را دریافت کنید.

نکتۀ مهم در این مسئله اینجاست که همان کار کم‌قیمت را باید با بهترین کیفیت تحویل دهید. دقت کنید که کارفرماها از نظم خیلی خوششان می‌آید؛ سعی کنید همیشه سروقت تعیین‌شده کار را تحویل داده باشید.

در نهایت هم این کارفرما شما را به دیگری معرفی می‌کند و بعد از مدتی دیگر شما به‌دنبال مشتری‌های دیگر نیستید؛ این کارفرماها هستند که آرزوی همکاری با شما را خواهند داشت!

تمام این صحبت‌ها از روی تجربۀ خودم و دوستان دیگرم هست که در گوشه‌های مختلف زندگی‌شان به یک اصل ثابت رسیدند. اتفاقاً این اصل در دنیا شناخته شده است و نام آن هم پارتو یا قانون 80-20 گذاشته‌اند.

اصل پارتو یا 20-80 چیست؟

اصل پارتو یا قانون 20-80 که اصطلاح تخصصی‌ترش قانون اقلیت‌های حیاتی است، در واقع می‌گوید که برای بسیاری اتفاق‌ها، 80 درصد از اثرات، ناشی از 20 درصد علت‌ها است.

این موضوع را اولین بار ویلفردو پارتو، اقتصاددان ایتالیایی، در سال 1896 مطرح کرد. او در یکی از کارهای خود در دانشگاه لوزان نشان داد که تقریباً 80% از اراضی ایتالیا، متعلق به 20% از ساکنین این کشور است.

پارتو بعدها متوجه شد که این نسبت در تمامی زمینه‌ها صدق می‌کند. به همین علت از آن به‌عنوان یک اصل با نام خودش، یعنی اصل پارتو، یاد کرد.

به‌نظر من این اصل برای افراد زیرک است؛ کسانی که بابت هر قدمی که برمی‌دارند، حسابی فکر و برای آن برنامه‌ریزی می‌کنند. این افراد همان‌هایی هستند که حتی یک لیوان آب را بی‌فکر و از روی غریزه نمی‌خورند.

اگر از مدیریت سررشته داشته باشیدْ، احتمالاً این اصل را می‌شناسید. اصل پارتو در مدیریت کسب و کار یک اصل بدیهی است؛ 80% از محصول‌های شما را 20% از مشتری‌هایتان می‌خرند.

کنکوری‌ها هم این اصل را به‌خوبی درک می‌کنند. زمانی که خودم کنکور داشتم، عدۀ زیادی از دوستانم و حتی خودم علاقه‌ای به خواندن درس عربی و تست زدنش را نداشتیم. غافل از این‌که همین درس اهمیت زیادی داشت!

می‌دانید چرا این را می‌گویم؟ چون درصد زیادی از داوطلبان کنکور مثل ما حوصلۀ عربی را نداشتند؛ در نتیجه آن‌هایی که عربی‌شان خوب بود و دستی بر آتش تست‌های عربی داشتند، خیلی بهتر از ما نتیجه گرفتند.

یعنی 80% اثری که این افراد در رتبه‌هایشان تجربه کردند، از 25 تست عربی‌ای بود که به‌خوبی از آن استفاده کردند.

حالا که کنکور گذشته و ما هم دیگر کمتر چیزی از آن به‌یاد داریم؛ الان بهتر است که یاد بگیریم چگونه از اصل پارتو در سبک زندگی فریلنسری‌مان استفاده کنیم تا در حیطۀ شغلی‌مان تبدیل به فردی موفق شویم. حاضرید؟

چطور از قانون 20-80 برای موفقیت بیشتر در سبک زندگی فریلنسری‌مان استفاده کنیم؟

اگر فریلنسر هستید، باید حتما یک to-do list داشته باشید؛ یعنی لیست کارهایی که در مدت زمانی مشخص باید انجام دهید.

اگر از قبل می‌دانستید که معنی این کلمه چیست و همیشه از آن استفاده می‌کنید، پس با این مشکل مواجه شده‌اید: هربار که کارهایی برای انجام در لیست اضافه می‌کنیم، تا پایان روز برای انجام همۀ آن‌ها وقت کم می‌‌آید!

در اینجا اصل پارتو آب پاکی را روی دست‌تان می‌ریزد و شما را از شر وجدان‌تان راحت می‌کند.

قانون 20-80 می‌گوید که اگر از هر 10 کاری که در لیست وظایف روزانه‌تان وجود دارد، فقط 2تا از مهم‌ترین آن‌ها را انجام دهید، به مراتب ارزش بیشتری از آن 8تای دیگر در کنار هم دارد.

حالا همین را در روزمره‌هایتان اضافه کنید؛ در مورد نتایج چه نظری دارید؟ کمی صبر کنید تا درخشش آن را ببینید.

وقتی که شما مشغول انجام مهم‌ترین کارهای یک روزتان هستید، افراد دیگری هم هستند که با کارهای کم‌اهمیت‌ترشان در طول روز مشغول‌اند و در نهایت به نتایج شگفت‌آوری نمی‌رسند! شاید هم در کل به هیچ‌چیزی نرسند و فقط خسته شوند!

حالا تصور کنید که مادامی که شما در حین رسیدگی به یک پروژۀ بسیار بااهمیت، با جان و دل‌تان هستید، خیلی‌های دیگر هستند که کارشان را به اصطلاح سَمبَل می‌کنند و تحویل می‌دهند.

وقتی که برای کیفیت کارتان ارزش قائل می‌شوید، وقتی تمام پروژه‌ها را سروقت تحویل می‌دهید و همینطور در تمام جلساتی که کارفرما حضور دارد، سروقت می‌رسید و تغییرات مدنظرش را به‌خوبی اعمال می‌کنید، خودتان را برای باقی عمر کاری‌تان بیمه کرده‌اید!

نظرتان در مورد یک تغییر و تحویل در نگرش‌تان چیست؟ از شما دعوت می‌کنم تا یک بار از این اصل برای موفقیت در زندگی فریلنسری‌تان استفاده کنید و نتیجۀ آن را برایمان بنویسید.