مسیر کاری جالب و منحصربهفرد مرتضی گرانسایه، برنامهنویس و طراح وب
مرتضی گرانسایه هستم، برنامهنویس و طراح وب. در اوایل دهه شصت به دنیا اومدم و با کولهباری از تجربه به عنوان یک فریلنسر فعالیت میکنم. شاید براتون جالب باشه که بدونید رشته دانشگاهی من هیچ ارتباطی با فعالیت حرفهایم نداره و اونچه که باعث شده امروز از آدمی که هستم و جایگاهی که دارم راضی باشم، تلاش، علاقه، جسارت و پشتکارم بوده.
برای همین تصمیم گرفتم براتون از مسیر کاریم بگم. از تجربیات و اتفاقاتی که شاید چراغی باشه برای اون دسته از دوستانی که هنوز بین علاقه و جسارتِ کاری که میخوان انجام بدن، گیر کردن و نمیتونن مسیر درست رو به خوبی ببینن. اگر تو هم با این چالش دست و پنجه نرم میکنی پیشنهاد میکنم تا انتهای این مطلب همراه من باش!
آغاز فعالیت فریلنسری
سال 82 بود که فریلنسری رو شروع کردم. یادمه سال اول دانشگاه بودم و تقریبا یک سال و نیم از شروع فعالیتم در طراحی وب میگذشت. اون سالها بیشتر کدنویسی PHP رو انجام میدادم و هر از گاهی پروژههای طراحی قالب هم به من پیشنهاد میشد. راستش جوونی بود و شور و شوقِ اون دوران برای فعالیت در این حوزه. البته مشتری خاصی هم نداشتم، ولی این باعث نمیشد از کاری که بهش علاقه دارم، دست بکشم.
اولین مشتری و لذت دریافت اولین دستمزد فریلنسری
یادمه اولین مشتری خودم رو سال 82-83 گرفتم، اونم از محیط کتابخونه! واقعیتش کتابخونهای بود که خیلی در اون تردد داشتم. یکی از دانشجویان سال آخر دکترا که اگه اشتباه نکنم تاریخ عرب میخوند، ازم درخواست کرد تا سایتش رو بالا بیارم؛ منم پیشنهاد همکاریش رو پذیرفتم. کدنویسی سایت رو انجام دادم و اون سایت رو به اصطلاح، بالا آوردم. بعد از انجام پروژه، 100 هزارتومان گرفتم و این شد اولین دستمزدم به عنوان فریلنسر.
ورود به انجمن ورد پرس فارسی و گرفتن پروژههای جدید
فعالیتی در سایتها و انجمنهای داخلی نداشتم و بیشتر در انجمنها، سایتها و گروههای خارجی فعالیت میکردم. تا اینکه در سال 85- 86 یکی از دوستان من رو به انجمن وردپرس فارسی معرفی کرد. قصه آشنایی من با ایشون که مدیر انجمن وردپرس فارسی بودن، برمیگشت به حضورمون در یک انجمن دیگه. درواقع اون سالها اوایل شروع فعالیت وردپرس بود و ما خیلی مشتاق بودیم باهاش کار کنیم. همین باعث شد که با هم ارتباط بگیریم و آشنا بشیم.
حدود سه سال و نیم در این انجمن فعالیت کردم و این راهی شد برای جذب مشتریهای بیشتر. یادمه که یک سری کدها، قالبها و بلاگینهای آماده رو در این انجمن برای دیگران قرار میدادیم و همین باعث شد تا کمکم به صورت فریلنسری کارم رو ادامه بدم.
البته اون روزها این نوع فعالیت به اسم فریلنسر شناخته نمیشد و ما بهش «کارِمون اینه»، میگفتیم. جالبه بدونید که همین کار اصلی من شده بود. به طوریکه نصف زمانی که داشتم رو در انجمن میگذروندم و بقیه روزم صرف انجام کارها و پروژههایی میشد که مشتریها پیشنهاد میدادند.
معرفی محصولات جدید؛ جذب مشتری بیشتر
فعالیت ما در انجمن وردپرس فارسی تا سال 89 ادامه داشت. بستری که برای من فرصتی شد تا با دوستان مختلفی آشنا بشم. ما به دلایلی که ایجاد شده بود، تصمیم گرفتیم انجمن جدیدی برپا کنیم تا بتونیم محصول جدیدمون رو که امروز به نام «پارسی دیت»، شناخته میشه، تولید و پشتیبانی کنیم. کار اصلی پارسی دیت، شمسیسازی و فارسیسازی سیستم وردپرس بود. البته امروز فقط شمسیسازی وردپرس رو انجام میده.
جالبه بدونید در سالهایی که در انجمن وردپرس فارسی بودیم، چندین سایت رو با کمک دوستان بالا آوردیم. «بازار وردپرس»، یکی از این سایتها و درواقع اولین فروشگاهی بود که در ایران چنین محصولاتی رو ارائه میداد. بنابراین طبیعی بود که مشتریهای زیاد و خوبی رو بدست بیاریم.
البته محصولاتی که تولید و ارائه میکردیم، زیاد بودن. مثلا یادمه که به صورت آنلاین با هم «لایو کُد»، کار میکردیم. یعنی به صورت آنلاین کُد میزدیم. این فعالیت ما ادامه داشت تا اینکه متأسفانه به دلیل سربازیرفتن تعدادی از بچههایی که با هم همکاری میکردیم، اون سایت تقریبا کنسل شد و ما به فعالیتمون در انجمن خودمون ادامه دادیم تا سال 89-90 که تونسیتم انجمن رو بالا بیاریم.
این کار نقطه عطفی برای فعالیت ما بود و باعث شد تا افراد بیشتری در جامعه وب یا وردپرس با ما، تخصصمون، کارمون و محصولاتمون آشنا بشن و درنتیجه تعداد پروژههایی که به صورت فریلنسری بهمون پیشنهاد میشد، به اوج خودش رسید.
تا سال 92-93 به همین منوال گذشت. ما پروژههای بیشتری میگرفتیم. دایره ارتباطات ما بزرگتر میشد. پروژههای فریلنسری رو همچنان آپدیت میکردیم و کارهای بزرگتری انجام میدادیم.
شروع تجربه فریلنسری با کارِ ثابت
تقریبا بعد از گذشت 10 -12 سال از فعالیتم به عنوان فریلنسر، فکر کنم سال 94-95 بود که تصمیم گرفتم، برای اولینبار موازی با فریلنسری، تجربه کارمندی هم داشته باشم. بنابراین شروع کردم به فعالیت در شرکتهای دیگه، اون هم به عنوان یک کارمند.
تجربه جدید، بسیار جالب و فوقالعادهای بود. نکته جذاب این ماجرا البته حداقل برای خودم این بود که تا به امروز و با گذشت سالها فعالیتِ همزمان و موازی به صورت فریلنسری و کارمندی، هرگز تداخلی در این دو نوع فعالیت ندیدم. یعنی هیچ وقت فریلنسری و کارمندیِ من با هم تداخل نداشت و دلیل اثبات این ادعا هم کارکردنم به صورت همزمان با شرکتهای بسیار خوب و بزرگه.
من تونستم حسِ شیرین همکاری با تیمهای خیلی قوی و خوب رو تجربه کنم. تونستم با کسانی کار کنم که قطعا دانششون از من بیشتر بود. نکات و اطلاعات زیادی ازشون یاد گرفتم و حتی اینها باعث شد تا بتونم در مسیر فریلنسری به خوبی از عهده پروژههای سنگین و بزرگ بربیام. کارهای قویتر و بهتری رو انجام بدم و رضایت مشتریهام رو به دست بیارم. نتیجه این کار، خروجی بهتر و ادامهدارشدن این مدل فعالیت تا به امروز بوده.
فعالیت در هسته سیستم وردپرس؛ فرصتی برای جذب مشتری از بازار کار خارج از کشور
اگر یادتون باشه گفتم که یک مدتی دست کشیدم از فعالیت در انجمنها و سایتهای خارجی. اما از سال 88-89 بود که کمکم به این محیطها برگشتم و فعالیتم رو از سر گرفتم. چندسالی که از بازگشت دوباره من گذشت، وارد فعالیت در «هسته سیستم وردپرس» شدم. علاقه من به وردپرس از سال 82-83 پس از آشنایی با این سیستم شروع و با گذشت زمان بیشتر هم شده بود. شاید دو مورد زیر از مهمترین دلایل علاقه من به وردپرس و فعالیت بیشترم در این سیستم باشه:
- راحتی کار با وردپرس
- راحتی مشتری با وردپرس
من به عنوان کسی که در هسته سیستم وردپرس مسئولیت اصلاح کدها در هسته رو به عهده داره، کسی که در بخش کسب و کار مشارکت میکنه و همچنین در قسمت ویدیو و ترجمه رسمی کار میکنه، بیش از قبل شناخته شدم. همین موضوع باعث شد تا دایره فعالیتهای فریلنسری من بزرگتر و پروژههای پیشنهادی من بیشتر بشه. من به عنوان فردی شناخته شده بودم که علاقمند به open source هست و فعالیتش در این زمینه بیشتره. درواقع همین شناختهشدن به من کمک کرد تا بتونم وارد بازار فریلنسری خارج از ایران بشم و بتونم از اون سمت هم جذب مشتری کنم و پروژه انجام بدم.
در همین رابطه: راهنمای کامل و فارسی مشارکت در دنیای متن باز
مزایای فعالیت در حوزه Open Source (منبع باز)
اینکه بتونی خودت رو به عنوان یک فریلنسر مطرح با توانایی بالا اونم در سطح بینالمللی اثبات کنی کار راحتی نیست و نیاز به تلاش، پشتکار و تجربه داره. اما اگر بتونی خودت رو فردی معرفی کنی که ضمن علاقمند بودن، توانایی فعالیت در پروژههای منبع باز رو هم داره، میتونی در بازار کار خارجی پروژه بگیری. با این موفقیت، امتیازات فوقالعادهای دریافت میکنی که ضمن شیرین و دلچسببودن، باعث پیشرفت بیشترت هم میشه.
درواقع میتونی سطح سواد و دانش خودت رو با کارکردن به صورت گروهی افزایش بدی. این امکان برات فراهم میشه تا سطح تعاملت با بقیه بیشتر بشه و تجربهای مثبت، شیرین و بسیار عالی رو کسب کنی. حداقل برای من یکی که اینطوری بود، بسیار فوقالعاده و جذاب که باعث شد تا امروز به این صورت کار کنم.
چالش کار در بازار کار خارجی؛ شیرین و متفاوت
و اما تجربه من از همکاری با شرکتهای خارجی خیلی شیرین و هیجانانگیز بود. مدتی به عنوان فریلنسر در سایت «freelancer.com»، و «upwork.com»، کار کردم. با چالشهای مختلفی مواجه شدم. به عنوان مثال بین بازار داخلی و خارجی تفاوت کاملا مشهودی وجود داره. ضمن اینکه نوعِ توقعات مشتریهای داخلی با خارجی هم متفاوته. اما بخش هیجانانگیز و دوستداشتنی ماجرا، فاصله درآمد دلاری با درآمد ریالیه. بهویژه در سالهای اخیر که این اختلاف بهشدت ملموس شده.
همون ابتدای کار تونستم در روز اول از دو مشتری اروپایی کار بگیرم و خوشبختانه خیلی سریع پروژهها رو انجام دادیم. البته به دلیل مشکل کوچیکی که در مدارک ارسالی به سایتها ایجاد شد و ربطی هم به ایرانیبودن ما نداشت، از طرف اون دو سایت Ban (مسدود) شدیم و من دوباره برگشتم به روال عادی و کار در دنیای فریلنسینگ جذاب و دوستداشتنی در بازار داخلی و خارجی.
در همین رابطه: مدل درآمدی و کارمزد سایتهای فریلنسر خارجی
علاقه، پشتکار، کیفیت کار؛ 3 رمز موفقیت یک فریلنسر
اگه یادتون باشه، اول داستان حرفهای خودم به عنوان یک فریلنسر گفتم که رشته تحصیلی من هیچ ربطی به فعالیت حرفهایم نداره. واقعیتش من رشته مهندسی تکنولوژی نساجی خوندم؛ رشتهای کاملا نامرتبط با IT و برنامهنویسی. هیچ دورهای هم نرفتم. از روز اول، خودم به صورت خودآموز شروع کردم به یادگیری اونچیزی که بهش علاقه داشتم.
دلیل این کارم هم این بود که هیچ اعتقادی به نوعِ آموزش در سیستم آموزشی داخلی نداشتم و ندارم. سعی کردم تحقیقمحور و خودآموز جلو برم. کار رو خودم بررسی و تست کنم و یاد بگیرم. تمام اطلاعات و دانشی رو هم که تا به امروز کسب کردم، چه در برنامهنویسی و چه در طراحی وب یا هر نرمافزاری که تا به امروز باهاش کار کردم، همه رو به صورت خودآموز یاد گرفتم و کار کردم. من همونطور که گفتم، در هیچ دوره آموزشی شرکت نکردم، کارآموزی نرفتم و هرچیزی رو که یاد گرفتم، مدیون علاقهام به این حرفه و پشتکارم هستم. من معتقدم علاقه در کنار کمی پشتکار، صبر و حوصله، باعث میشه تا آدمی در حرفه یا تخصصی که دوستش داره، آموزش ببینه، کار کنه و بسیار هم موفق باشه.
ضمن اینکه تجربه سالها فعالیت و کارکردنم به عنوان فریلنسر در دنیای فریلنسینگ باعث شد تا نکته مهمی رو درک کنم. نکتهای که در داستان مسیر زندگی حرفهای خودم بهش اشاره کردم.
اینکه 80 درصد درآمد یک فریلنسر از 20 درصد مشتریها تأمین میشه. این یعنی اگه مشتریهای اول شما از کارتون راضی باشن، نه تنها باعث شناختهشدنتون میشه، بلکه شما رو به مشتریهای دیگه معرفی میکنن و این یعنی پروژههای بیشتر. درواقع شبکهای از کارفرماها تشکیل میشه که با اعلام رضایتشون از کیفیت پروژهای که به شما سپردن، کارفرماهای دیگه رو به سمت شما میکشونن.
در همین رابطه:بر روی 20% کارها تمرکز کن تا 80% نتیجۀ عالی بگیری!
اگر تو هم اینطوری فکر میکنی، نترس، جسور باش، برو جلو و آزمون و خطا کن. سعی کن بهترین کارت رو با کیفیتی عالی ارائه بدی. مطمئن باش که حتما شناخته میشی و در حرفهای که بهش علاقه داری به موفقیت میرسی.
مشابه این مقاله:
مسیر کاری عجیب و جالب یک گرافیست فریلنسر موفق
دنیایِ خانمِ فریلنسر؛ داستانی واقعی در مورد بهترین راه گرفتن پروژه