چه مواقعی برونسپارى کنیم؟
وقت نداری مقاله رو بخونی؟ پلی کن و مقاله رو گوش کن.
معمولاً در شروع یک استارت آپ، افراد تیم، ملزم به انجام فعالیتهاى موازى و پذیرفتن چند وظیفه متفاوت مىشن. به این معنی که افراد بنیانگذار و اشخاصی که در ابتداى شکلگیرى کسب و کار به بنیانگذاران مىپیوندن، مجبور به انجام کارهایى مىشن که توی شرح وظایف شغلی اونا نبوده و حتى بعضاً کاملاً دور از انتظار یا حوزه قرارداد اوناست. توی این مرحله از شکلگیرى کسب و کار، فرهنگى شکل میگیره که از طراحى کاتالوگ تا امور حسابدارى رو همون افراد انجام میدن. این وضعیت، نه تنها به وسعت دید تیم در پروژه و عمق امور کسب و کار کمک مىکنه، بلکه اهرم مناسبى براى صرفهجویى توی هزینههاست.
رفته رفته با رشد کسب و کار، استارت آپ به سمت و سوى سازمان شدن پیشروى میکنه و جنس دغدغه و کارهاى محولشده به افراد، عوض مىشه و دیگه نمیشه مثل گذشته تمام کارها رو انجام داد. از طرفى نیاز به نیروهاى متخصص -specialists- بیشتر از نیروهاى غیر متخصص –Generalists (نیروهایى که از امور مختلف کسب و کار، آگاهى مناسبى دارن) – حس مىشه. بنابراین نقشها و شغلهاى تخصصى جدیدى تعریف مىشن که اگه از این نیروها درخواست بشه کارهایى رو که در حوزه فعالیت اونا نیست، انجام بدن، نیاز به زمانى براى مطالعه و یادگیرى دارن. در این صورت، نیروى مورد نظر باید تمرکز و انرژى خودشو صرف کاری بکنه که توی اون بىتجربهاس و به همین دلیل کارایى تیم کاهش پیدا میکنه.
بزارید با یه مثال، این موضوع رو واضحتر براتون توضیح بدم. فرض کنید یه تیمى داریم که شامل توسعهدهندگان، طراحان رابط کاربرى، صاحب محصول و اسکرام مستر باشه. وظیفه طراحان کاربرى، شامل طراحى رابط کاربرى محصول، بنرهاى معرفى محصول و وبسایت محصوله. حالا فرض کنید قراره این تیم محصول خودشو به بازار عرضه کنه و صاحب محصول از تیم یه لوگو درخواست مىکنه. از نظر صاحب محصول، لوگوى محصول از درجه اهمیت بالایى برخورداره و با توجه به عقب بودن از برنامه کاری، تیم رو ملزم میکنه که این لوگو رو یه روزه تحویل بدن. هیچکدوم از طراحان هم تجربه این کارو نداشتن ولی در عین حال از فرصت یه تجربه جدید و جذاب استقبال میکنن. در انتها، این تسک یه روزه به یه تسک چالشى چند روزه تبدیل مىشه و خروجى کار هم به اندازه کافی رضایتبخش نیست.
حالا اگه توی این سناریو، صاحب محصول با یه فریلنسر که کارش به طور تخصصی طراحى لوگو هست، یه قرارداد منعقد کنه، نه تنها هزینه کمترى به پروژه تحمیل شده، بلکه در واقع یه فرد مورد اعتماد براى پروژههاى آتى هم به افراد تیم اضافه شده. هیچ کار اضافهاى هم به تیم تحمیل نشده. حتى اگه طراحى لوگو طوری باشه که زمان زیادی لازم داشته باشه، به این ترتیب زمانبندى پروژه هم با مشکل مواجه نمىشه.
یه مثال ساده دیگه، مىتونه سئو براى یه وبسایت تولید محتوا باشه. کاملاً واضحه که بهتره براى این کار از یه متخصص با سابقه بالا توی این زمینه کمک گرفته بشه. یعنی بهتره هزینه بیشترى رو تقبل کنیم، اما یه وبسایتی داشته باشیم که ساختارش تا حد ممکن بهینه باشه.
در انتهای این بحث، سه تا نکته ساده رو در مورد برونسپاری با هم مرور میکنیم.
نکته اول: همیشه باید توی یه تیم، فردی حضور داشته باشه که هم توان مدیریت و هم شناخت و دانش کافى در مورد امورى که برونسپارى مىشن، داشته باشه. قرار نیست هزینهاى صرف کنیم و در قبالش ندونیم خروجى کار مناسبه یا نه.
نکته دوم: باید توجه داشت که بعضى از امور، قابلیت برونسپارى ندارن. از جمله امور پشتیبانى مشتریان یا مسائلى که به هسته پروژه ارتباط پیدا میکنه.
نکته سوم: سعى کنید در ابتدا کارهاى کوچیکترى رو برونسپارى کنید و بهتره برونسپارى پروژهها یا کارهاى در مقیاس بزرگ رو بعد از کسب تجربه کافى انجام بدید.
اگر در زمینه برونسپاری پروژههای خودتون تجربهای دارید که فکر میکنید دونستنش برای دیگران مفیده، لطفاً از طریق ارسال دیدگاه با ما در میون بگذارید.